«به نام صاحبِ نفوس»


یه داستانِ کوتاه میخوام بنویسم که شاید شنیده یا خونده باشید:


فردی بود پیاز فروش که هیچ وقت محصولاتش (به علت بد بودن محصول) به فروش نمی‌رفت، روزی این مساله را با ابوهریره (راوی حدیثی که به جاعلِ حدیث مشهور است) در میان گذاشت، ابوهریره هم گفت روز جمعه، بار پیازت را جلوی مصلی بیاور، کاری می‌کنم که همه به فروش برسد.

آن مرد هم روز جمعه تمام محصولش را با خود برد و رفت جلوی مصلی ایستاد.

بعد از اتمام نماز جمعه، ابوهریره به مردم گفت: از پیامبر روایت شده که اگر کسی این پیازها را بخرد، مستقیم در آخرت به بهشت می‌رود!! 


مردم هم از روی جهلِ خود، معصوم ِ زمانشان را رها کردند و همه به سمت پیاز فروش رفتند. تمام محصولِ پیاز فروش در روز جمعه به فروش رسید.!!


الغرض؛

" تدبر سوره جمعه "


سوره‌ی جمعه از ۳ سیاق یا به اصطلاح خودمان ۳ پاراگراف تشکیل شده:

بخش اول که طلیعه‌ی بحث است؛

از آیه‌ی ۱ تا ۴ را تشکیل می‌دهد؛ که از ذات پاک خدا و تسبیح خدا شروع شده و بعد، فرستادنِ پیامبر را مطرح می‌کند و اینکه پیامبر برای همه‌ی امت‌هاست نه فقط مسلمانان. 


بخش دوم که از آیه ی ۵ تا ۸ را تشکیل می‌دهد؛

درباره‌ی قوم یهود است که ادعای حمل کردنِ تورات را داشتند اما در واقع خدا آنها را به خر تشبیه می‌کند که هیچ درکی از تورات ندارند (حمل کردن کتاب امری ثقیل است، چون هم تکلیف است هم عمل، هم کارِ فردی است هم اجتماعی، هم بینش است و هم کنش.) و یهودیان ادعای این را دارند که اولیای خدا هستند و خداوند هم، برای اینکه جواب دندان‌شکنی به اهل یهود بدهد می‌فرماید اگر ادعا می‌کنید دوست و اولیای من هستید آرزوی مرگ کنید (ضعف یهودیان در اینست که همیشه از مرگ فرار می‌کنند/ طبق آیه ۹۶ سوره‌ی بقره) چون یکی از خصلت‌های اولیاء‌الله این است که آرزوی ملاقات خدا را دارند.


بخش سوم که از آیه ی ۹ تا ۱۱ هست و اوج و قلّه‌ی سوره‌ی جمعه محسوب می‌شود؛

خدا در ابتدا نماز جمعه را مثال می‌زند که وقتی روز جمعه آمد، باید دنیا و مافیها ترک بشود و برای نماز جمعه آماده شد!


دردناک ترین آیه در این سوره که با داستان اول متن هم بی‌ربط نیست، آیه‌ی آخر سوره‌ی جمعه است که می‌فرماید: مردم  به سمت تجارت و لهو، رو آوردند و پیامبر را تنها گذاشتند و خدا مستقیماً در اینجا می‌خواهد بگوید کار مسلمانان هم شده مثل اهل یهود که ادعای حمل و مکلف شدن به قرآن را دارند اما اصل ولایت را فراموش کردند!


«وَ اِذا رَاَوا تِجارَهً اَو لَهوَاٍ انفَضّوا اِلَیها وَ تَرَکوکَ قائما، قُل ما عِندَاللهِ خَیرٌ مِنَ الَلهوِ وَ مِنَ التِجارَه وَاللهُ خَیرُ الرازقین»

هنگامی‌که آنها تجارت، سرگرمی و یا لهوی را ببینند پراکنده می‌شوند و به سوی آن می‌روند و تو را ایستاده به حال خود رها می‌کنند، بگو آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است و خداوند بهترین روزی دهندگان است. (سوره جمعه، آیه ۱۱)


میخوام بگم که ۱۴۰۰ سال پیش فقط رها کردنِ پیامبر نبود!! هرچه زمانه رو به جلو رفت، با رو آوردن به دنیا اوضاع بدتر شد.!


تَرَکوکَ قائما. حَجَروکَ غریبا. قَتَلوکَ عطشانا. رَضوا بِغیبَتِک.



«والسلام علی من التبع الهدی»





مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بلیط ارزان قیمت بیت کوین پزشک خانواده مرجعی برای سلامتی خانواده وصال رایانه تک رگال مرکز فروش رگال ،استند ،چوبکار ،مانکن و ... پایگاه تخصصی تعزیه خوانی سنتی نمایندگی سیستمهای تصفیه پسابها و شیر آلات « انر ترک » در ایران WELCOME TO SAIT COACH ALI هنرانه شرکت آریا گستر پاسارگاد خاوران